سایت الف پرسش و پاسخ آنلاین با آقای حبیب الله عسگراولادی برگزار کرده است.

کسی پرسیده است؟

برخی مدعی اند که اصلاح طلبان برای بازگشت به نظام و شرکت در انتخابات باید عذرخواهی کنند. نظر شما چیست؟ آیا به نظر شما خاتمی می تواند به عرصه سیاسی بازگردد و در انتخابات کاندید شود؟(1151017) (alef-2)

ایشان پاسخ داده اند:

حوادث تلخي بعد از انتخابات سال 88 رخ داد بايد برخي از اصلاح طلبان مسئوليت آنرا بپذيرند. آنها نمي توانند مسئوليت وقايع تلخ روز قدس ، 13 آبان ، 16 آذر و روز عاشوراي 88 را نپذيرند چون حداقل تعدادي از آنها به عنوان آمر و مباشر در اين تجمعات ظاهر شدند. حرف ما اين است كه شما اگر اين شرارتها را قبول نداريد اعلام كنيد. شما اگر تولي به ولايت داريد آنرا ابراز كنيد تا جلوي سوء استفاده ديگران از سكوت خودتان را حداقل بگيريد. هركس كه چارچوبهاي قانوني اين نظام را قبول داشته باشد مي تواند در صحنه سياسي كشور ظاهر شود و نظام مشروعيت اين حضور را بپذيرد در اين ترديد نيست. نامزدي در مجلس و رياست جمهوري و شوراها هم تابع قوانين و مقررات انتخاباتي است يك مسيري دارد بايد آن طي شود دست بنده يا شما نيست.
كسي كه مي خواهد در مسابقه كشتي شركت كند اولاً بايد آمادگي و ورزيدگي لازم
را داشته باشد و مقررات و قوانين مربوط به اين رشته را هم قبول داشته باشد به
داور و تماشاچي ها احترام بگذارد. او نمي تواند اگر ديد مي بازد در وسط تشك يك چاقو ازطرفداران خود طلب كند بزند به شكم داور و بعد هم به تماشاچي ها و طرفداران خود بگويد استاديوم را بهم بريزيد. از طرفي آن كشتي گير پيروز هم بايد ادب و آداب رقابت و اخلاق جوانمردي و پهلواني را رعايت كند و همانطور كه ما به طرف مقابل مي گوئيم ادب شكست را رعايت كند به طرف پيروز هم بايد بگوييم
ادب پيروزي را رعايت كند. (1151614) (alef-2)

من در پاسخ از ایشان پرسیده ام:

شما گفته اید اصلاح طلبان اگر تولی به ولایت دارند اعلام کنند تا مانع سوء استفاده دیگران شوند. سوال من این است که اگر کسی ولایت فقیه را قبول داشته باشد ولی انتقاد جدی به تصمیمات راهبردی فرد رهبر داشته باشد چه باید بکند؟

اگر از رهبر انتقاد کند از همه طرف متهم به ضدانقلاب و ضدولایت فقیه بودن می شود.

اگر فقط از راهبردهای اتخاذ شده انتقاد کند دعوت به تولی به ولایت می شود.

اگر به اجمال اعتقادشان به ولایت فقیه را ابراز کنند منتقدین همان تصمیمات راهبردی گمان می کنند که او موافق چنان اقداماتی است و موافقین آن اقدامات با شاهد آوردن برخی صحبتهای رهبری آنها را متهم به نفاق و عدم اعتقاد واقعی می کنند.

به نظر من بسیاری از اصلاح طلبان وضعیت فوق را دارند. خواهش می کنم در پاسخ من به درست بودن تصمیمات راهبردی از نظر خودتان نپردازید. من می دانم شما چنان نظری دارید ولی سوالم درباره کسانی است که چنین نظری ندارند.

نمی دانم الف سوال من را منتشر می کند و یا نه. اما انگیزه ام از سوال تاکید بر نشناختن موقعیت «دیگری» در هنگام نسخه پیچیدن برای اوست. چنین معضلی محدود به اصولگرایان معتدلی مانند عسگراولادی نیست بلکه در توقعات حاکمیت از اپوزیسیون و اپوزیسیون از حاکمیت و اصولگرای منتقد دولت از دولت و دولت از دیگران و … دیده می شود.

اینترنتمون شده مثل انتخاباتمون چطور اونجا تکثر یعنی انتخاب بین جبهه متحد و چبهه پایداری و جبهه ایستادگی؟ اینجا هم اینترنت شده الف و رجانیوز و تابناک و …

 

آقای عباس سلیمی نمین مصاحبه ای با خبرگزاری فارس کرده است و سایت الف هم خلاصه آن را منتشر کرده است. نکات جالب از نظر من به قرار زیر است:

*ما بسياري از شخصيت‌هاي خود را با تملق‌گويي از دست داديم. يعني تعدادي از افراد متملق كه به طمع منافع مادي خود را به مراكز قدرت نزديك كرده بودند، آنها براي رسيدن به آن از هيچ تملقي فروگذار نكرده تا به سود مادي بيشتر برسند.

*وي با تاكيد بر اينكه به تجربه ثابت شده است كه بسياري از تملق‌گويي‌هاي اطرافيان بر روي مسئولان تاثير گذاشته و در نهايت آنها را منحرف كرده است، اظهار داشت: شخصيت‌هاي برجسته‌اي در طول انقلاب بر اثر تملق‌گويي و بزرگ جلوه دادن آنان از دست رفتند.

*: چرا بايد گمان كرد كه شخصي مثل هاشمي رفسنجاني و خاتمي متأثر از تملق‌گويي اطرافيان خود شد، اما احمدي‌نژاد از اين قاعده مستثني است.

*از مهمترين دلايل سقوط «بني‌صدر و منتظري » تملق‌گويي فريبكارانه اطرافيانشان بود.

: افراد متملق بسيار سازمان‌يافته و تشكيلاتي گرد افراد صاحب قدرت جمع مي‌شوند، هرچند كه آن فرد با تقوا باشد، تملق‌گويان با شيوه‌هاي ماهرانه سعي مي‌كنند آن فرد را تحت تاثير خود را به انحراف بكشاند.

*تملق‌گويي موجب شد كه در دوران سازندگي نظارت بصورت جدي تضعيف شود

*رئيس مركز مطالعات و تدوين تاريخ معاصر ايران با يادآوري اينكه تا به امروز شخصيت‌هاي زيادي را بر اثر همين رفتارها از دست داده‌ايم، گفت: چرا كه چاپلوسان و تملق‌گويان براي رئيس جمهور آن زمان يك قداست و بزرگ‌نمايي كاذبي درست كرده بودند.

*: بسياري از افراد در آن زمان جلوي انتقادها را مي‌گرفتند و با گفتن اينكه هاشمي شخصيت بسيار خاصي است سعي كردند قداست بيجايي را به امور اجرايي بدهند كه ضربات بدي را خورديم و افراد توانمند را به سادگي از دست داديم.

* اخيرا در يك سي دي نسبت‌هايي به آقاي احمدي نژاد توسط برخي افراد داده شد كه وي را بعنوان شخصيتي خاص از اصحاب امام زمان (عج) معرفي كردند كه دستهايي پشت اين ماجرا قرار دارد و اين يك تملق آشكار .

آقای سلیمی نمین منطق درستی را مطرح کرده اند اما در مورد مصداق مهمتری سکوت کرده اند.

مثلا همان کسی که در سی دی  مورد اشاره مقام فرمانده احمدی نژاد را به او نسبت داده اند. به جای روسای جمهور که حداکثر 8 سال در قدرتند بیش از 20 سال در مسندی با اختیاراتی بسیار بیشتر از هر رییس جمهوری در قدرت بوده است. منصوبین او همه مشکلات و بحرانها را حل شده توسط تدبیرهای او می دانند. در حضور او سخنران جلسه او نایل به دیدار امام زمان (عج) اعلام می کند. سیدخراسانی و علمدار سپاه مهدی موعود (ع) لقبهایی است که شیفته گانش از وبلاگ نویسان عادی و صاحب منصب[1] تا مداحان سینه چاک مرتب برایش به کار می برند. عکسش به طرز ابهام آلودی با عبارتهایی مانند»حیدریم» چاپ می شود.

سید عل حسینی خامنه ای.

  • «چرا باید گمان کرد» آقای خامنه ای از «تاثیر پذیری از تملق مستثناست».
  • آیا گفتمان رسمی و رسانه ای که بر «قداست و خاص بودن» رهبر اصرار دارند باعث «ضربات بسیار و طرد افراد توانمند» نیست؟
  • آیا ستایش مدام و گاه غلوآمیز رهبری از رسانه های عمومی و فقدان نقد رهبری در آنها موجب «تضعیف جدی نظارت» بر ایشان و دستگاههای تحت امرشان حتی توسط مجلس خبرگان نشده است.
  • آیا خطری که هاشمی و منتظری را به نظر نویسنده زمین زده است در کمین رفیق چنددهساله اولی و شاگرد و مرید دومی نیست؟
  • آیا ممکن نیست در این 20 سال (28 سال) افراد متملق به صورت «تشکیلاتی و سازمان یافته» دور آقای خامنه ای جمع شده باشند «هر چند او با تقوا باشد»؟ هم کیک قدرت بزرگتر بوده است و هم دوام آن.

ممکن است آقای سلیمی نمین بگویند که اطرافیان و دوستداران رهبری از روی اعتقاد و خلوص حقیقت را می گویند و قصدشان منفعت مادی نیست. خب آقای احمدی نژاد و احمدی نژادی های شاخه مشایی هم از خلوص و اعتقاد مشایی می گویند. به علاوه گذشته از نیت افراد که ما از آن بی خبریم، قطعا بارها کسانی که ستایش های آنچنانی از رهبری کرده اند در مناصب حکومتی ارتقاء یافته اند و برعکس نویسنده تابحال توبیخ یا عزل یکی از این ها را به سبب ستایشش نشنیده  است. از طرف دیگر پا گذاشتن به جاده نقد رهبری کافیست تا فرد با رد صلاحیت، توهین و تهمت از طرف منصوبین و حامیان آقای خامنه ای مواجه شود در حالی که خود ایشان اغلب در این مورد سکوت می کند. آیا این شرایط متملق پرور نیست؟

سوالاتی که کردم کنایه نیست. خطر تملق استثناء ندارد پس در مبارزه با آن هم نباید استثناء قایل شد.

و گرنه شاید انتقاد از باندهای متملق و مقامات تحت تاثیر آنها ممکن است ابزار باند متملق اطراف یک مقام دیگر برای گسترش نفوذ خود شود.

سلیمی نمین حوادث سال 88 را فتنه حاصل از اتحاد متملقین منفعت طلب اطراف هاشمی و خاتمی می داند. به عنوان یک احتمال شاید هم یک باند سازمان یافته از اطرافیان یک مقام عالی هم تصمیم گرفته باشند با براندازی نمایاندن حوادث پس از انتخابات برای وی و امنیتی کردن اوضاع کشور هم خود را حافظان فداکار امنیت جا بزنند و هم مقامات و اطرافیانشان را به کل از صحنه حذف کنند تا سهم بیشتری از منافع اقتصادی و سیاسی داشته باشند[2].

[1] حسین قدیانی

[2] مثلا قراردادهای میلیاردی نفتی و بهره مند شدن از خصوصی سازی سودآورترین بنگاههای دولتی بدون شرایط رقابتی