دقیق فکر نکرده ام چرا اما این گویا یک قاعده شده است که حتی اگر مخالفین (اصحاب فتنه!) هم ساکت شوند، مجاهدین عرصه جنگ نرم نمی گذارند فضای کشور آرام شود.

از نامه ها و دیگر شیرینکاری های احمدی نژاد بگیرید تا سالگرد گرفتن برای 9 دی وقتی طرف مقابل یکسال بود حضور اجتماعی پررنگ نداشت و برسید به افاضات  سردار آبنوش در مورد انتخابات مجلس آینده.

نکته: این دومین بار است که افرادی با سابقه یا شغل نظامی در مورد انتخابات مجلس بعدی تعبیر جنگ را بکار می برند. از قراین سخنشان هم معلوم است که منظور جنگ نرم نیست. قبلا صفار هرندی و تازگی ها سردار آبنوش.

  • می گویند 2 استاد ترور شده از دانشمندان هسته ای بوده اند.
  • می گویند نام یکی شان در لیست تحریم قطع نامه شورای امنیت بوده است.
  • می گویند چون تحریم ها اثر نکرده است به حذف دانشمندان ما رو آورده اند.
  • می گویند پس از اظهارات رییس MI6 در مورد لزوم انجام عملیات اطلاعاتی برای توقف برنامه هسته ای ایران روشن بود که آنها دست به چنین اقداماتی خواهند زد.
  • می گویم آقایان اگر قضیه از قبل اینقدر روشن بود پس شما چه می کردید؟ به خصوص روی سخنم با وزیر اطلاعات و سرداران مختلف سپاه است که برای چنین تحلیل هایی و اثبات خباثت و هم دستی اسرائیل و انگلیس و منافقین احساس تکلیف می کنند.
  • می گویم همیشه بهانه محدود کردن آزادی برقراری امنیت بوده است وای بر محیط بسته ناامن!
  • می گویم اگر چیزی به جای خودش بود وزیر اطلاعات باید جواب بی لیاقتی اش را در مجلس می داد و فرماندهان سپاه ضمن معذرت خواهی از مردم قول پیدا کردن تروریست ها را می دادند.
  • می گویم این دستگاه عریض و طویل امنیتی چرا همیشه دیر می رسد؟ بعد از به اصطلاح فتنه هر روز از عمیق بودن آن و برنامه ریزی 20 ساله برای آن می گوید در حالی که پیش بینی درستی از آن نداشتند. وقتی همایش های پرسروصدای جنگ نرم در کشور برگزار می شود و آقایان سرداران از فتح الفتوحشان در جنگ نرم می گویند در عرصه جنگ سخت، دشمن در پایتخت در یک روز 2 عملیات مشابه می کند.
  • می گویم امیدوارم قاتلان این 2 استاد پیدا شوند هرچند سرنوشت استاد علی محمدی این امید را کمرنگ می کند  و شحنگان به جای پیدا کردن قاتلان مستقیم (که لابد از آنها می توان به آمران اصلی رسید) مشغول تحلیل سیاسی و فحش دادن به آمران احتمالی هستند.

 

  • می گویند از نشانه های بروز اشکال در دستگاههای امنیتی این است که آنها همیشه طلبکارند ولی کسی نمی تواند بابت کوتاهیشان از آنها بازخواست کند.

کرسی های آزاد اندیشی، اسلامی شدن علوم انسانی و هنر و رسانه و تعلیم و تربیت و …، نهضت نرم افزاری، نهضت تولید علم و برتری در جنگ نرم، پاسخگویی حوزه به نیازهای امروزی به نتیجه واقعی نخواهد رسید تا وقتی که

  • امکان خطای علمی در فرایند تولید علم و نظریه‌پردازی موجود نباشد.
  • جوابهای قطعی توسط یک منبع مشخص بیرون از جامعه تخصصی اعلام شود.
  • تحلیل اثر سیاسی یک فکر مانع پاسخگویی علمی به آن شود و از ابزار سیاسی و حکومتی برای طرد صاحبان آن استفاده شود.
  • افکار مختلف مثلا در مورد نحوه حکومت اسلامی در حوزه به رسمیت شناخته نشود.
  • آنقدر که نگرانی برای انحراف محیط‌های علمی هست نگرانی در مورد انحراف قدرتمندان و سوء‌استفاده‌شان از قدرت نباشد.
  • در جنگ نرم از قدرت سخت برای برتری استفاده شود.
  • به جای رفع نقاط ضعف علمی مدافعان فکر اسلامی در بحث آزاد علمی بر حقانیت اصل اعتقاد آنها و بطلان فکر دشمن تکیه شود.
  • برای رسیدن به مزایای برتری فکر درست حاضر به پذیرش احتمال باخت (مقطعی) آن نباشیم.
  • نظریه و فکر قوی و ظلم ستیزی را بخواهیم ولی در صورتی که به اشکالات ما خرده نگیرد.
  • در رقابت و معارضه تمدنی به برتری های تمدن رقیب و تجارب آن اذعان نکنیم.
  • به ایمان عالمان علوم انسانی و تجربی موجود برای شروع پالایش آن علوم اعتماد نکنیم.
  • باور نکنیم که ایجاد علم و هنر و فکر فرآیندی تدریجی و بین نسلی و حاصل سلوک انسانی و درس گرفتن از خطای سالکان قبلی است.
  • باور نکنیم که فکر و هنر و نظریه و کارآفرینی فقط به دستور و توصیهحکومتی نیست، محیط مساعد اجتماعی می خواهد.
  • درس نگیریم که چه بسیاری از مفاخر علمی و دینی ما در زمان ضعف حکومتهای استبدادزده درخشیده‌اند.