جنگجو در صلح

فوریه 12, 2018

ابراهیم حاتمی‌کیا تقریبا از سال ۹۲ جور دیگری شده است. با هم‌صنفانش نمی سازد، تندی می کند و پای دیگرانِ بیرون سینما را به سینما باز می کند.

گویا به نظر خودش حرفهایی که می‌زند شجاعانه، خط شکنانه و حق است.

اما این ها نه تنها در مخاطب اثر نمی کند که اثر عکس دارد. در سخنان اخیرش در جشنواره خودش به لجبازی دیگران اشاره کرد.

حاتمی‌کیای حقگوی ما فقط دارد مخالفانش را لجی می کند.

بنده تاثیر معاشرت بیشتر و بیشتر ایشان با سپاهیان را در این اخلاق قابل توجه می دانم. سپاه در جنگیدن خوب است. حتی اگر نقد و ایرادی به‌شان داشته باشید، عزم و خلاقیتشان در جنگیدن مورد تحسین است حتی توسط دشمنانشان.

اما همین سپاه در داخل با اینکه هر روز امکانات بیشتری از اقتصاد و حزب و دستگاه اطلاعاتی مستقل و رسانه کتبی و مجازی و تلویزیونی و سینما دارد ناموفق است. از عاقبت چند انتخابات مختلف تا تندی شعارهای اعتراض/اغتشاش های اخیر تا وضع فرهنگی جامعه تا آمارهای اجتماعی منتشرنشده گواهند. ولی چرا؟

به نظرم چون مهارت جنگیدن دوستان سپاهی در فضای داخلی کار نمی کند. جنگ مبتنی بر دوگانه سازی و شکست دادن دیگریست در حالی که نیاز ما به نظر من قبول دیگری، گفتگو، تاکید بر مشترکات و ائتلاف‌سازی و اجماع سازی بر سر ایده آرمانهای مشترکمان است.

راه حل چیست؟ راه حل در گذشته حاتمی‌کیاست.آنجا که از سینمای مقدس دفاع مقدس کند و با بدنه غیرمقدس همین سینما کار کرد. آدمهایش از رزمنده های عارف عاشق شهدا و خانم های چادری فداکار و بازیگران اختصاصی سینمای جنگ، کسانی مثل هما روستای از کرخه تا راین تا آزیتا حاجیان و نیکی کریمی و مهناز افشار را در بر گرفت. قصه فیلم هایش از شرح حماسه رزمندگان به شرح تردیدهایشان شد یا اعتراض دیگران به آنها.

حاتمی کیا دلش با این رزمندگان بود ولی دیگران را سانسور یا محکوم نمی کرد. میان سلحشور و حاج کاظم طرف کسی را نمی گرفت. به همین خاطر بود که همه خودشان را در آژانس می‌دیدند و دوستش داشتند.

امروز حاتمی‌کیا، حاج کاظم سینما شده است. فریاد می زند برای حق ولی مثل مسافران آژانس دیگران را بیشتر از خود می رماند. امروز او اسم و حمایت ویژه سپاه و سردار سلیمانی را دارد ولی همانطور که دستور ویژه رهبری برای رهاندن حاج کاظم و رساندن عباس به نتیجه نرسید، امروز هم این حمایت ویژه به نتیجه نمی رسد.

دوست دارم ابراهیم حاتمی کیا دوباره حاتمی کیای آژانس شود همه را ببیند. دوست دارم بالایی ها ببینند که این حمایت های ویژه جواب نمی دهد.

حاج کاظم اسلحه زمان جنگ را زمان صلح کشید، گیرم با تیر هوایی، و تنها شد. دوست دارم تصمیم گیرندگان سپاه دریابند که جنگ کردن در داخل در زمان صلح تنهایشان می کند(حتی جنگ نرم). جانفشانی‌شان را از چشم می اندازد.

فضای داخلی جنگ نمی خواهد دیدن و نمایاندن منصفانه همه را می خواهد. باید خون دل بخوری و قضاوت نکنی، باید نشان دهی عباس به درمان نرسید، باید اعتراض آدمهای غیرخودی را به قهرمانهای خودی نشان داد تا غیرخودی ها هم سرلج نیفتند و فیلمت را ببینند. شاید داغ دل حاج کاظم را بفهمند. اینجوری شاید آنها هم در صحنه آخر برای تمام کردن عباس و درماندگی حاج کاظم چشمی تر کنند.

بیان دیدگاه